با آغاز فصل تابستان ۲۰۲۳ دریاچه اورمیه در وضعیت خشکشدن سریع قرارگرفته و طبق محاسبات انجام شده و تحقیقاتی کهدانشگاه صنعتی شریف، ناظراحیاء دریاچه اورمیه، انجام دادهاست تا اواسط مهرماه و شروع فصل بارندگی دریاچه بر اثرتبخیر آب کاملا خشک خواهد شد. هم اکنون دریاچه در وضعیتپلایا قرار دارد و بعد از خشک شدن به کویر تبدیل خواهد شد. پلایا یک لغت اسپانیائی است ودراصطلاح زمینشناسی بهگودالهائی در وسط بیابان گفته میشود که آب باران در آن جمعمیشود.
دریاچه اورمیه با مساحتی ۶ هزار و دویست کیلومتر مربع، طول۱۲۰ کیلومتر و عرض تقریبی ۵۰ کیلومتر، تا پانزده سال پیشدومین دریاچه آب شور دنیا بود و ۳۳ میلیارد متر مکعب آب داشتولی اکنون در دومین ماه تابستان حدود هفتصد هزار متر مکعبآب در آن باقی مانده و با خشک شدن کامل دریاچه، ۱۰ میلیاردتن نمک مخلوط با املاح دیگر بر جای میماند.
ضخامت نمک تهنشین شده در قسمت شمالی دریاچه بیش از ۴متر و در قسمتهای شرقی و جنوبی حدود دو متر میباشد. باتداوم بحران دریاچه در ۱۵ سال گذشته، نمکهای تهنشین شده بههم چسبیده و گودیهای دریاچه را پر کرده و کف دریاچه را بالاآوردهاند یعنی دریاچه دیگر عمقی ندارد و بیشتر شبیه آبنما شدهاست. اکنون نمکهای خشک بهصورت کریستال هستند و در آیندهبا تابش آفتاب بهصورت پودر درمیآیند و با وزش باد و طوفان،سونامی نمک رخ خواهد داد و انفجار بمب ریزگرد نمک، منطقه رابه کویر غیرقابل سکونت تبدیل خواهد کرد. آسیبدیدگان از اینفاجعه اکولوژیکی در کوتاه مدت ۶ میلیون نفر و در بلندمدت ۱۵میلیون نفر خواهند بود و شهر سه میلیون نفری تبریز از اولینقربانیان آن خواهد بود زیرا جهت وزش باد از غرب به شرق است ودریاچه متصل به دشت تبریز میباشد و هیچ مانع طبیعی هم بیندریاچه و شهر وجود ندارد.
تنها موجود زنده سختپوست ریز این دریاچه یعنی آرتمیا با نامعلمی «آرتمیا اورمیانا» که به خاویار اورمیه نیز مشهور میباشد وروزگاری امید میرفت که اگر درست از آرتمیا بهرهبرداری شود،درآمد حاصل از صادرات آن از درآمد کل کشاورزی منطقه بیشترخواهد شد، اکنون به علت شوری بیش از اندازه، در آب باقیمانده دریاچه، امکان زیست و تولید مثل ندارد و از بین رفته است.
نظریههای متعددی درباره علت خشک شدن دریاچه اورمیه وجوددارد اما در همه آنها عامل انسانی و مدیریت نادرست آب علتاصلی خشک شدن دریاچه ذکر میشود. بعضی از این نظریههاخشکاندن عمدی دریاچه از طرف جمهوری اسلامی با انگیزههایسیاسی را برجسته میکنند و برخی دیگر خشکاندن دریاچه راطرح فرامنطقهای میدانند که توسط عوامل داخلی قدرتهایخارجی انجام گرفته است. انواع تئوریهای توطئه نیز در بارهخشکاندن این دریاچه شایع هست.
جمهوری اسلامی از روز بهقدرت رسیدن، بدون هیچگونه مطالعهعلمی و اقتصادی، افزایش جمعیت، خودکفائی کشاورزی و امنیتغذائی را در دستور کار حاکمیت قرار داد و هاشمی رفسنجانیمیگفت «هیچ رودخانهای در کشور نباید بدون سد باشد». باهمین انگیزهها و شعارهای غیرعلمی سدسازیها بعد از جنگایران و عراق توسط کارتل قرارگاه خاتم الانبیاء سپاه پاسداران کهماشینهای سنگین باقی مانده از جنگ را تصاحب کرده بود،شروع گردید و ۴۰ سد بر روی ۲۲ رودخانهای که به دریاچه اورمیهمیریختند زده شد و همچنین بیش از ۱۰۰ هزار چاه عمیقدرحوزه آبخیز دریاچه اورمیه حفر شد و باعث کورشدن چشمههایزیر دریاچه گردید. بدینسان تنها منبع تغذیه دریاچه برف و بارانسالیانه باقی ماند. مساحت زیر کشت با همان شیوه آبیاری سنتیغرقابی دو برابر گردید و به ۶۰۰ هزار هکتار رسید. از ورود آب بهدریاچه جلوگیری شد ولی خودکفائی غذائی هم حاصل نشد.
دریاچه اورمیه یک تالاب بینالمللی است و در سال ۱۹۷۶ درکنوانسیون رامسر، بهعنوان زیستگاه استثنائی کره زمین و یکمرکز بیوسفر جهانی ثبت شده است و یونسکو که مسئولیت نظارتبر اکوسیستم دریاچه اورمیه را دارد بارها خطر خشکیدن دریاچهاورمیه را برای مقامات حکومت ایران خاطر نشان کرده اما دولتایران همواره خشکشدن دریاچه را طبیعی جلوه داده است.
وقتی مردم به خشک شدن دریاچه اعتراض میکردند، مسئولانمربوطه و حتی روسای جمهور فرافکنی میکردند. از جملهاحمدینژاد بدون آوردن دلیل تاریخی ادعا میکرد که این دریاچههر پانصد سال یکبار خشک میشود. مسئولان وزارت نیرو وسازمان محیط زیست کشور و وزارت جهاد کشاورزی نیز که هرسه نیز مسئولیت مستقیم در خشکاندن دریاچه اورمیه دارند، آدرسغلط میدادند. گاهی میگفتند خشکی دریاچه مربوط به پلمیانگذر است که مانع جریان آب در درون دریاچه میشود، گاهینیز میگفتند که کاهش بارندگی عامل خشکی دریاچه است، درحالی که نشانی از خشکسالی در منطقه وجود نداشت و بعضینیز به اصطلاح دلیل علمی میآوردند و میگفتند که خشکیدریاچه ناشی از گرم شدن کره زمین است.
تحقیقات زمینشناسی با مغزگیری و نمونهبرداری از اعماق ولایههای رسوبی دریاچه تا عمق ۲۵ متری زیر دریاچه توسطدانشگاههای سوئیس و آلمان انجام گرفته و با مطالعه صفحههایمختلف آرتمیا، نشان میدهند که در ۵۰ هزار سال گذشته مقدارآب دریاچه اورمیه متغیر بوده اما هرگز خشک نشده است.
خانم مرضیه لک رئیس پژوهشکده سازمان زمینشناسی کشور درمصاحبه با «همشهری آنلاین» میگوید:
«ما تحقیقات را موقعی که آب دریاچه شروع به کاهش کرد آغازنمودیم و با همکاری برخی از محققان محیط زیستی با مسئولانوزارت نیرو دیدار و اعلام کردیم اگر روند عدم تخصیص حقآبهدریاچه اورمیه ادامه یابد، این حوزه تبدیل به پلایا و بعد از آنخشک خواهد شد که آن زمان مسئولان وزارت نیرو با این گفتهموافق نبودند و تاکید داشتند که خشک شدن دریاچه اورمیه به دلیلتغییر اقلیم است و عوامل انسانی و سد سازی و عدم تخصیصحقآبه در خشک شدن این دریاچه نقش کمتری دارد. از این روهمایشی با همکاری دانشگاه برلین در این دانشگاه با حضورمتخصصان برگزار و برخی از مسئولان وزارت نیرو نیز در آنحضور یافتند و در این همایش نیز مسئولان وزارت نیرو متاسفانهگزارشی درخصوص تغییر اقلیم و افزایش گرمای ۲ درجهسانتیگراد ارائه و اعلام کردند دریاچه اورمیه به همین دلیل خشکشده است. در این همایش یکی از متخصصان حوزه اقلیم به اینگزارش اعتراض و اعلام کرد: افزایش دمای ۲ درجه سانتی گرادعلمی نیست و اگر این میزان افزایش دما باشد، ما باید آلمان راترک کنیم و پیشنهاد داد باید عوامل انسانی مورد بررسی قرارگیرد».
مسئولان وزارت نیرو که مجوز سد سازی میدهند وآب فروشیمیکنند نه تنها به مردم محل در آذربایجان شرقی و غربی دربارهعلل خشک شدن دریاچه اورمیه، دروغ میگفتند بلکه به اعترافرئیس پژوهشکده سازمان زمینشناسی، به کارشناسان آلمانی همدروغ میگفتند و انتظار داشتند که متخصصان خارجی همحرفهای غیرعلمی آنان را باور بکنند در حالی که مردم به چشمخود میدیدند که جلو ورود آب به دریاچه را گرفتهاند و عمدا قصدخشکاندن آن را دارند.
درهمین حال صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، پرویز کردوانیرا که عنوان پدر کویرشناسی به او داده بودند، مرتب به تلویزیونمیآورد و او به اصطلاح به عنوان کارشناس با زیر پا گذاشتنوجدان علمی، برای انحراف افکار عمومی رو در روی مردم میگفتکه دریاچه اورمیه باید خشک شود و آب شیرین که این همه ارزشدارد نباید به آن دریاچه شور ریخته شود.
حالا که کار از کار گذشته و حتی کارشناسان نیز از احیاء کاملدریاچه اورمیه نا امید شدهاند، میکوشند برای نجاتِ بخشکوچکی از دریاچه طرحهای کارشناسی ارائه بدهند. مدل موردنظر این کارشناسان هم، خشک شدن دریاچه آرال در آسیایمرکزی است که قزاقستان موفق شد بخش کوچکی از شمالدریاچه آرال را احیاء کند و نجات بدهد. اما فرق اساسی بیندریاچه آرال و دریاچه اورمیه وجود دارد. زیرا با خشک شدندریاچه آرال، اکوسیستم آسیای مرکزی کلا تغییر نمیکرد و ۱۰میلیارد تن نمک بر جای نمیماند تا طوفان و سونامی نمک ایجادکند.
یکی از این کارشناسان طرحدهنده، پروفسور آق، استاد علوممحیط زیست در دانشگاه اورمیه است. وی معتقد است که با آبیکه از سد کانیسیب به دریاچه انتقال مییابد میتوانیم ۲۵ درصددریاچه را احیاء بکنیم. در همین ۲۵ درصد آب میتوان سالیانه۵۰۰ تن آرتمیا تولید کرد و خرج احیاء دریاچه را تامین نمود. پروفسور آق در مصاحبه با همشهری آنلاین در باره کنترل نمکدریاچه نیز میگوید:
«میتوان روی نمکهای دریاچه را پوشاند. این کار خیلی بزرگ ودشوار نیست. درست است که وسعت نمک در این دریاچه زیاداست، اما با هر چیزی که گران نباشد و ماندگاری بالائی همداشته باشد، میتوان روی آن را پوشاند. به طوری که حتی طوفانو تند باد هم نمیتواند تکانش بدهد. پلاستیکهائی از جنس ورق«ژئو ممبران» است که در کف استخرها هم استفاده میشود. بعدها هم هر وقت خواستیم، میتوانیم آنها را برداریم. با این شیوهمیتوان جلوی ریزگردهای نمکی را گرفت».
پروفسور آق حتما میداند که حوزه آبخیز دریاچه اورمیه بهقدرکافی آب دارد و نیازی نبوده که از رودخانه زاب کوچک و سدکانیسیب برای احیاء دریاچه اورمیه آب آورده شود. اغلبمتخصصان محیط زیست از انتقال آب از حوزهای به حوزه دیگرمخالف میباشند و ایرانیان در سالهای اخیر ناظر عواقبوحشتناک انتقال آب از لرستان به مناطق مرکزی ایران هستند. انتقال این آبها با صرف هزینههای سرسامآور از بیتالمال، توسطنهادهای امنیتی انجام میگیرد و رانتهای بسیار بزرگی در آنهاوجود دارد لذا محیط زیست و منافع ملی برای رانتخواران مطرحنبوده و نیست.
آبی که از سد کانیسیب برای احیاء دریاچه اورمیه آورده میشوددر بین راه مصرف شده وبه دریاچه نمیرسد. برای آوردن ۳۰۰میلیون متر مکعب آب در سال یک تونل ۳۶ کیلومتری زیر کوه زدند،سپس ۱۱ کیلومتر کانال بتونی ساختند تا آب را به رودخانه گداربرسانند تا بعد از طی کردن ۲۸ کیلومتر در درون رودخانه بهدریاچه وارد شود. حالا مسئولین معتقدند که این مقدار آبنمیتواند دریاچه را احیاء کند لذا لازم نیست به دریاچه ریختهشود. میدانیم که دریاچه اورمیه برای رسیدن به تراز اکولوژیک به۱۵ میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد.
۱۵ سال پیش طرحهائی مشابه طرح پروفسور آق داده شده بود ودر آن زمان میگفتند که با هواپیما روی دریاچه قیر بپاشیم تاسطح نمک پوشانده شود و طوفان نمک بوجود نیاید. این طرح همکپیهبرداری از مالچپاشی روی شنهای روان در بعضی از مناطقنفتخیز بود اما بیشتر به یک طرح خیالی شباهت داشت تا طرحعملی. جمهوری اسلامی که با انگیزه بهرهبرداری از مواد معدنی،دریاچه اورمیه، آن را خشک کرده است اجازه هیچ طرح عملی رابرای نجات دریاچه نخواهد داد چه رسد به طرحهای خیالی و شبهعلمی آزمایش نشده که میتواند عواقب فاجعهبار غیرقابل کنترلیدر پی داشته باشد.
۱۰ سال پیش وقتی اعتراضها به خشکاندن دریاچه اورمیه عمومیشد و تنها در یک تظاهرات علیه خشکاندن عمدی دریاچه در تبریز،به گفته رئیس دادگستری استان آذربایجان شرقی ۱۱۰۰ نفرطرفدار محیط زیست دستگیر شدند، هنگام بازجوئی ازدستگیرشدگان در اداره اطلاعات تبریز، این معترضان و طرفدارانمحیط زیست را تحریک شده از خارج مینامیدند و آشکارامیگفتند، دریاچه اورمیه بهانه است و شما دارید پانترکیسم تبلیغمیکنید وقصد تجزیهطلبی دارید.
هنوز هم مردم خواهان احیاء و زنده شدن دریاچه هستند و حتیروستائیان شرق دریاچه در عزاداریهای ماه محرم با نوحه وسینهزنی از سقای کربلا برای آب رساندن به دریاچه اورمیه کمکمیخواهند، اما راهکارهائی که مسئولین جمهوری اسلامی برایآینده دریاچه مطرح میکنند بیشتر در جهت بهرهبرداری از موادمعدنی دریاچه بعد از خشک شدن کامل آن است و نه در جهتاحیاء دریاچه اورمیه. بنابراین دریاچه با حاکمیت جمهوریاسلامی احیاء شدنی نیست.
سال گذشته عبدالحمید سرتیپی به ریاست صمت استانآذربایجان غربی منصوب شد و در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلامکرد که: «دریاچه اورمیه بزرگترین معدن ایران است. وجود دهمیلیارد تن مواد معدنی در این دریاچه، اورمیه را غنیترین حوزهمعدنی کرده است. نمک دریاچه اورمیه حاوی «سدیم»، «پتاسیم»،«استات کلسیم»، «لیتیوم»، «منیزیم»، «کلر»، «برم»،«سولفات»، «بیکربنات» و … میباشد. این مواد معدنیکاربردهای فراوان در حوزه صنعت و کشاورزی دارند.»
جمهوری اسلامی ایران که از طبیعت، فقط غارت منابع طبیعی رامیفهمد، با دیدن این همه مواد معدنی کمیاب در املاح دریاچهارومیه، سلامتی انسانها، حفظ محیط زیست و حیات نسلهایآینده را ندیده میگیرد و به بهرهبرداری از لیتیوم و فلزات کمیابموجود در نمک دریاچه اورمیه چشم دوخته است.
دولت ابراهیم رئیسی ستاد احیاء دریاچه را منحل کرده و به جایآن کار گروه احیاء دریاچه را درست کرده است و ریاست آن را همبه محمد صادق معتمدیان استاندار آذربایجان غربی واگذار کردهاست. مسئولیت دادن به فردی که هیچ اولویتی برای احیاء دریاچهقائل نیست شبیه دادن مسئولیت احیاء برجام و توافق هستهای بهکسانی است که همواره مخالف برجام بودهاند. در سابقه کاریمحمدصادق معتمدیان، خاطره کتک زدن ارباب رجوع توسط ایشاندر زمانی که وی استاندار خراسان رضوی بود، هنوز در یادهازنده است.
استاندار آذربایجان غربی یعنی رئیس کارگروه احیاء دریاچهارومیه، یک فرد امنیتی است و هیچ تخصصی در رابطه با آب وخاک ندارد. وی اخیرا به خبرگزاری ایرنا گفته است که: «اولویتدولت سیزدهم تامین معیشت مردم بوده است و احیاء دریاچهارومیه با اجرای سیاستهای کارشناسی شده، باید بگونهایمدیریت شود که به معیشت مردم و بخصوص کشاورزان آسیبیوارد نشود». با همین استدلال روستائیپسند بود که طی دو دههگذشته دریاچه را خشکاندند و حالا هم نماینده دولت در آذربایجانغربی، برای حفظ طبیعت و کار و زندگی میلیونها انسان در حالو آینده، هیچ مسئولیتی احساس نمیکند. وی که تمام خواستههایبر حق آذربایجانیها را امنیتی میبیند، در مصاحبه مطبوعاتی باایرنا میگوید که: «نباید اجازه داد بدخواهان آینده دریاچه را بهحواشی سیاسی و قومی گره بزنند».
همین منطق عوامفریبانه در کل دولت نیز حاکم است و شروع بهتکمیل و ساختن سدهای نیمه تمام کردهاند و وزیر نیرو دستوراحداث سد بر رودخانههای نازلی چای و باراندوز چای را صادرکرده است. ایجاد سد بر این رودخانهها ۱۰ سال پیش بااعتراضات مردم متوقف شده بود و اکنون که دریاچه بیش از هرزمان دیگر به آب نیاز دارد، وزیر نیرو دستور احداث سدهای جدیدمیدهد و سازمان حفاظت از محیط زیست مجوز بهرهبرداری ازاملاح دریاچه را صادر میکند و چنین آدمهای ویرانگر، مدیراننمونه انتخاب میشوند.
به گزارش خبرگزاری «برنا» از آذربایجان غربی در جشنوارهسازمان حفاظت محیط زیست که با حضور علی سلاجقه، معاونرئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، برگزار شد،سعید شهند مدیرکل حفاطت محیط زیست آذربایجان غربی بهعنوان مدیر نمونه کشوری انتخاب و معرفی شد و با تقدیم یک لوحتقدیر از ایشان تجلیل به عمل آمد.
به گفته معاون فنی اداره کل حفاظت محیط زیست استانآذربایجان غربی، اکنون سالیانه ۲ میلیون تن نمک از بستر دریاچهبرداشت میشود و «امسال نیز ۱۲ مجوز در قالب هر مجوزبرداشت در محدوده ۲۰ هکتار در بستر دریاچه صادر شدهاست».
بیشترین مصرف نمک خشک دریاچه اورمیه در تامین مواد اولیهصنایع شیشه، صنایع تولید اسید و بهصورت غیر مستقیم درکارخانجات تولید مواد شوینده میباشد. نمک خوراکی نیز بعد ازتصفیه آن حاصل میشود و همچنین بهطور عمده از نمک دریاچهدر یخزدائی جادهها نیز استفاده میشود.
با اینکه هنوز استاندار آذربایجان غربی برای جذب سرمایه وصدور مجوز برای برداشت مواد معدنی از دریاچه اورمیه تبلیغاتمیکند، برداشت همین ۲ میلیون تن نمک بهصورت بیرویه و بدوندر نظر گرفتن مقررات حفظ محیط زیست توسط شرکتهایبهرهبردار، در حال تخریب بستر و آلوده کردن دریاچه هستند ورفتوآمد کامیونها و لودرها، کریستالهای نمک موجود را به پودرتبدیل میکند و با وزش باد، طوفان نمک بهوجود میآید.
کارخانه کاوه سودا در مراغه که بزرگترین تولیدکننده کربنات سدیمو شیشه است یکی از بهرهبرداران از دریاچه ارومیه است. اینشرکت از ۲۰ سال پیش مواد اولیه را از دریاچه برداشت میکند. ماده اولیه شیشه عبارت است از آهک و نمک و پساب شیمیائیحاصل از کارخانه نیز با مجوز شورای تامین استان آذربایجانشرقی توسط لوله به دریاچه انتقال مییابد. کاوه سودا درآلودهکردن منطقه و آبهای زیر زمینی و حتی خود دریاچه اورمیهبه مواد سمی مقصر است اما هرگز از طرف دولت ملزم به فیلترگذاری و حفظ استانداردهای محیط زیست نشده است.
از روزی که در دانشگاه صنعتی شریف اعلام شد دریاچه اورمیهدر پائینترین سطح خود طی ۶۰ سال گذشته قرار گرفته و اگراقدام جدی انجام نگیرد تا آخر تابستان کاملا خشک خواهد شد،میلیونها انسانی که در اطراف دریاچه زندگی میکنند و همچنینمدافعان محیط زیست نگران شدهاند اما بهنظر میرسد کهاعتراض جدی علیه حکومتی که باعث خشکیدن نگین فیروزهایآذربایجان شده است انجام نمیگیرد. شاید مردم که در ۲۰ سالگذشته همواره به خشکاندن دریاچه معترض بودند و هزینههایزیادی نیز در این راه دادهاند، اکنون خسته و ناامید هستند و ازطرف دیگر کارآمدی جمهوری اسلامی را در حدی نمیبینند کهبتواند کار مثبتی انجام دهد. حکومت هم میکوشد خشک شدندریاچه را امری طبیعی جلوه بدهد و خشم مردم را شامل مرورزمان بکند.
کارشناسان آب معتقدند که دریاچه حتی اگر کاملا خشک شود بازهم قابل احیاء است زیرا بهدست انسان خشک شده و بهدستانسان هم میتواند دوباره احیاء شود هر چند که احیاء آن زمان برخواهد بود. عیسی کلانتری رئیس سابق سازمان حفاظت از محیطزیست بارها گفته است که: «احیاء دریاچه ارومیه دو میلیارد دلارهزینه بر میدارد ولی اگر خشک شود بیش از ۲۰۰۰ میلیارد دلارخسارت به همراه خواهد داشت». مسلم است که با نوحه خواندن وعزاداری کردن، دریاچه احیاء نخواهد شد. باید مسئولین حکومتیبه اشکال مختلف تحت فشار قرار بگیرند تا کاری هر چند کوچک وموقتی انجام بدهند تا مردم خود فکر اساسی بکنند.
در دو دهه گذشته همه کسانی که کاندید مجلس شورای اسلامیمیشدند و یا میخواستند رئیس جمهور بشوند، تبلیغات خود را باشعار احیاء دریاچه اورمیه شروع میکردند و وقتی از مردمآذربایجان رای میگرفتند تمام وعدهها را فراموش میکردند وهمدست کسانی میشدند که قصد خشکاندن دریاچه را داشتند. امروز نیز از کسانی که در مجلس نشستهاند و به جای اقدامفوری برای نجات دریاچه طرح تحقیق و تفحص از ستاد احیاءدریاچه را تصویب کرده و منافع باند خود را دنبال میکنند، امیدینیست. اکثریت این نمایندگان چنان به رانتخواری و مردمستیزیعادت کردهاند که اگر قدمی هم بردارند مطمئنا اقدام آنان علیهمنافع مردم خواهد بود.
کسانی که سودای احیاء دریاچه را در سر دارند و از اقدام مثبتحکومت ناامید شدهاند، چارهای ندارند جز اینکه جامعه جهانی رامورد خطاب قرار بدهند و با افشاگری و لابیگری، خطر فاجعهاکولوژیکی خشک شدن دریاچه ارومیه را برای منطقه و کل جهانیادآوری نمایند و از مجامع بینالمللی برای اقدام جدی کمکبخواهند.
حکومت جمهوری اسلامی در دنیا منزوی شده است و ظرفیت حلمشکل بزرگی را که خود ایجاد کرده است ندارد. سران اینحکومت نه به کمک گرفتن از کارشناسان بینالمللی اعتقاد دارند ونه کسی حاضر میشود با جمهوری اسلامی همکاری کند، بنابراین، جامعه مدنی و دیاسپورا باید به نمایندگی از قربانیان اینفاجعه اکولوژیکی، از بخش محیط زیست سازمان ملل متحد وبهداشت جهانی کمک بخواهند تا از بوجود آمدن فاجعه انسانی درآینده جلوگیری شود.
ماشااله رزمی
پاریس ۲۵ ژوئیه ۲۰۲۳