خانم ژاله تبریزی، مدیر جمعیت حقوق بشر آذربایجان ارک، در روز جهانی زبان مادری در کلن که به دعوت مرکز زنان ترک ایران ترتیب داده شده بود، سخنرانی نمودند. متاسفانه به علت وقوع نقص فنی در صدا، از ما درخواست شده که متن سخنرانی ایشان را منتشر کنیم:
ضرورت آموزش به زبان مادری طبق سند ۲۰۳۰
با سلام و با تشکر از دعوت شما عزیزان، روز جهانی زبان مادری را به همه شما تبریک میگویم
امروز فرصتی است تا بازهم به خواستههای ملتهای غیر فارس در ایران که یکی از مهمترین آن حداقل برای ترکهای آذربایجان تحصیل به زبان مادری است گفتگو کنیم
تحصیل به زبان مادری یک خواسته سیاسی نیست بلکه آموزش به زبان مادری یک حق است و یکی از پایههای حقوق بشر است زیان مادری تنها توسط رژیمهای توتالیتر و انسانهای غیر دموکرات سیاسی و امنیتی میشود
وقتی میگویم حقوق بشر منظور من قوانین و کنوانسیونهای مجامع بینالمللی است که اهمیت و ضرورت آموزش به زبان مادری را پذیرفته و آن را بهعنوان یک حق اساسی بشری به رسمیت شناختهاند که به چند مورد از آنها اشاره میکنم
ماده اول اعلامیه جهانی حقوق بشر
ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک
موارد ۲ ـ ۳ ـ ۴ اعلامیه حقوق افراد متعلق به اقلیتهای ملی، قومی، زبانی و مذهبی سازمان ملل متحد
میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موارد ۱۵ ـ ۱۲ ـ ۱۰ ـ ۹ ـ ۲
میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی ماده ۲۶
و همینطور توصیهنامههای اسلو، لاهه و یا پروتکلهای حقوق بشر اروپا و موارد دیگر که همه از لزوم تحصیل به زبان مادری بهطور شفاف صحبت میکنند. البته خیلی بیشتر از اینهاست ولی من با توجه به کمبود وقت فقط اشاره میکنم
و اما مهمترین سند، سند توسعه پایدار است اصل یا هدف ۴ به آموزش فراگیر و باکیفیت برای همه تأکید کرده؛ و از طرف همه دولت باید تا سال ۲۰۳۰ اجرا گردد و عدم اجرای اصل ۴ مانع بزرگی است در راه توسعه پایدار است.
از طرف دیگر یونسکو سال ۲۰۲۴ در رابطه بااهمیت اجرای سیاستها و شیوههای آموزشی چندزبانه را بهعنوان ستونی برای دستیابی به هدف توسعه پایدار ۴ را برجسته کرده است (لازم میدانم اینجا اشارهکنم که جمعیت حقوق بشر آذربایجان ارک از سال ۲۰۱۰ روی تحصیل به زبان مادری و محیطزیست در سازمان ملل فعالیت دارد و از سال ۲۰۱۵ به بعد هم روی اهداف ۴، ۵، ۱۳، ۱۴ و ۱۵ توسعه پایدار نیز بسیار فعال میباشد
البته هدف اصلی من در رابطه با توسعه پایدار توضیح ضرورت تحصیل به زبان مادری در ایران است که نزدیک به ۷۰ در صد جمعیت آن را ملتهای غیر فارس تشکیل میدهند.
زیرا وقتی انسانها نتوانند بهراحتی و به زبان مادری خود باسواد شوند نمیتوانند در توسعه پایدار نقش اساسی به عهده بگیرند بدینجهت اهمیت آموزش به زبان مادری در امر توسعه صدچندان میشود.
متأسفانه هدف اصلی شورای انقلاب فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مبارزه با سند ۲۰۳۰ یعنی توسعه پایدار و آموزش به زبان مادری است.
زبان مادری اولین عامل در شکلگیری شخصیت، فرهنگ و هویت فرد میباشد مجمع عمومی سازمان ملل در ۱۷ مه ۲۰۰۷ قطعنامهای را تصویب کرد که بهموجب آن کشورهای عضو قبول کردند از سیاستی پیروی کنند که آن سیاست در جهت نهفقط حفظ حق انسان نسبت به زبان مادری بلکه تلاش در جهت حفظ زبانهایی که در حوزهی اقتدار آن دولت هستند نیز میشود.
امروز در مقابل خواسته برحق ملل غیر فارس یعنی تحصیل به زبان مادری، رزیم ایران و اپوزیسیون آن مدافعان زبان مادری را تجزیهطلب مینامند و این مسئله گاهی بهحقوق بشر نیز کشیده میشود که خود خطری است برای حقوق بشر.
عدم تحصیل به زبان مادری در صد بیسوادی را در مناطق غیر فارس را بالابرده است
مرکز مبارزه با بیسوادی با تمام تلاش خود بهاصطلاح برای ریشهکن کردن بیسوادی در مناطق ما با درمانده شده و میگوید که در این مبارزه شکستخورده و پیش نرفته است و یا میگوید این بیسوادی منشأ خسارت است و افراد نمیتوانند با توسعه پایدار ارتباط مستقیم برقرار کنند؛ یعنی باسواد شدن را در یادگیری زبان فارسی میداند. رژیم ایران باید پیشنهاد ما را قبول کند و به بیسوادان و کمسوادان، در زبان مادری آنها اهداف سند توسعه پایداری را توضیح دهد. به زنان ما به زبان مادریشان زندگی سالم و بهداشت را توضیح دهد
آمارهای زیادی از کودکان در روستاهای آذربایجان وجود دارد که در دوران ابتدائی ترک تحصیل میکنند و دیگر قادر به برگشتن به مدرسه و ادامه تحصیل نیستند. با توجه به این امر باید پرسید تا کجا این وضعیت ادامه پیدا خواهد کرد.
وحشت از زبان مادری در بین برتریطلبان و تمامیت خواهان آن اندازه بالاست که آنها را از قدرت فکر کردن بازمیدارد.
بیتوجهی به خواستههای ترکها، ترکمنها، بلوچها، کردها، عربها و قشقاییها و.غیره. به حدی است که بعد از ۴۵ سال حکومت جمهوری اسلامی ایران نتوانسته اصول ۱۵، ۱۹ و ۳۰ قانون اساسی را اجرا کند. هم حکومت جمهوری اسلامی و هم اکثریت اپوزیسیون آن، از کثیرالملله نامیدن کشور ایران وحشت دارند.
فعالین آذربایجانی به خاطر مبارزه مدنیشان برای تحصیل به زبان مادری، حقوق ملی فرهنگی و دفاع از محیطزیست در زندانها هستند. نگاه امنیتی به مسئله غیر فارسها توسط جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد و آنها را تحریک میکنند که برای خواستههای بهحق خودشان به خشونت متوسل شوند.
تأکید میکنم که ایران کشوری است کثیرالملل متشکل از ملتهای بلوچ، ترکمن، ترک، عرب، کرد، فارس، قشقایی و… کشور ایران از یک ملت واحد تشکیل نشده بلکه از ملتهای متنوع تشکیلشده است. رشد هویت طلبی در بین ملتهای غیر فارس یک واقعیت عینی است و اکثر جوانان را به خود جذب کرده است این نیروهای جوان نمیخواهند ازیکطرف مانند پدران و مادران خود در تبعیض زندگی کنند و از طرف دیگر رفتارهای ناشایست، غیر دموکراتیک، خشونتآمیز و تحقیرکنندهی این ملل، جنبشهای هویت طلبی را بیش از بیش رادیکال میکند.
به این نکته مهم نیز باید اشارهکنم که بیشتر احزاب و سازمانهای سیاسی امروز، حقوق بشر و کنوانسیونهای سازمان ملل را سرلوحه برنامههای خود قرار میدهند ولی وقتی قطعنامه هایی برای دفاع از حقوق بشر در ایران صادرمی کنند، از ابتدائی ترین خواسته ملل غیر فارس در ایران که تحصیل به زبان مادری است نهتنها دفاع نمیکنند بلکه اشاره به این مسئله مهم را تجزیه ایران تلقی میکنند.
یادآوری میکنم که خواستههای ملل غیر فارس در مصوبات سازمان ملل نوشتهشده است حق تعیین سرنوشت، حق تحصیل به زبان مادری، در همه این بیانیهها و مصوبات آمده و موارد تبعیض و راسیسم هم تعریف و مشخصشدهاند.
ژاله تبریزی
۱۷ فوریه ۲۰۲۴