جمعه , ۷ دی ۱۴۰۳

گزارشی از وضعیت حقوق بشر در آذربایجان در سال ۱۳۸۸

گزارشی از وضعیت حقوق بشر در آذربایجان – ۱۰/۰۴/۲۰۱۰

نقض حقوق بشر در آذربایجان توسط جمهوری اسلامی ایران ۳۵ سال است که ادامه دارد مدافعان حقوق مدنی، زبان مادری و محیط زیست و ورزش دوستان به زندان انداخته می شوند ،  شکنجه و تبعید میگردند.

۱ـ تحصیل به زبان مادری

زنده ماندن هرزبان منوط برآنست که آن زبان خوانده شود و متون آموزشی و کتاب ونشریات به آن زبان چاپ ووسیعا توزیع گردد . نبود کتاب و متون درسی مکتوب بزبان مادری مانعی برای پیشرفت و ترقی اجتماعی است واین بمعنی محرومیت ازحقوق پایه ای وآزادی بیان می باشد یونسکو سال ۲۰۱۵  را بویژه برای کودکان که بتوانند بزبان مادری خود شان بخوانند و بنویسند تعیین کرده است ( پیام خانم باکوا  به مناسبت بزرگداشت روز جهانی ۲۱ فوریه ۲۰۱۳ در یونسکو)[۱].

علیرغم قول آقای روحانی به اقلیتهای قومی، آموزش به زبان مادری و تاسیس فرهنگستان زبان آذربایجانی ، نه تنها انجام نگرفته بلکه فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی ، تحصیل به زبان مادری را خطری برای زبان فارسی قلمداد کرده است[۲]

مساله آموزش بزبان مادری خواست اصلی تمامی ملیت های غیر فارس در ایران است و این خواسته در آذربایجان بیش از سایر مناطق غیر فارس مطرح است . از سال ۱۹۲۵ با رسمی شدن زبان فارسی ، آموزش زبان ترکی آذربایجانی ممنوع شده و علیرغم تقاضای عموم آذربایجانی ها از۳۵ سال پیش تا حالا نیز جمهوری اسلامی از اجرای اصول ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی که آموزش زبانهای محلی را برسمیت می شناسد خود داری کرده است . در مقابل کسانی که خواهان خواندن ونوشتن بزبان مادری خود هستند و از حقوق فرهنگی و اجتماعی خود دفاع می کنند دستگیر و زندانی می شوند .(لیست زندانیان در پیوست میباشد)

دولت همچنان به این سیاست تبعیض آمیز ادامه می دهد و بهمین جهت مبارزه علیه تبعیض فرهنگی به یکی از خواسته های اصلی آذربایجانی ها و سایرملل غیرفارس در ایران تبدیل شده است.

هم اکنون آمار بیشترین ترک تحصیل کنندگان در ایران از ملل غیر فارس میباشد زیرا به زبان مادری تحصیل نمی کنند

طبق اظهارات وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی در دسامبر سال ۲۰۰۹ هفتاد درصد دانش آموزان ایران دو زبانه هستند[۳] یعنی فقط زبان مادری سی در صد دانش اموزان فارسی است با وجود این واقعیت هفتاد در صد کودکان ایرانی از خواندن و نوشتن بزبان مادری خود محرومند که تاثیرات منفی در رشد فرهنگی و همچنین ترقی اجتماعی آنان می گذارد . باورکردن اینکه اکثریت جمعیت یک کشورازآموزش بزبان مادری خود محروم باشند برای غیرایرانی ها مشکل است اما هفتاد وپنج میلیون مردم ایران شاهد و ناظراین تبعیض فرهنگی آشکار هستند .

حق آموزش به زبان مادری در بسیاری از اسناد و کنوانسیون ها ی حقوق بشر، آمده است، از جمله: منشور سازمان ملل متحد، منشور زبان مادری (یونسکو)، اعلامیه جهانی حقوق زبانی (بارسلون ۱۹۹۶)، بندهای ۳ و ۴ و ماده ۴ اعلامیه حقوق شهروندان وابسته به اقلیت های قومی، ملی، زبانی و مذهبی (قطعنامه ۱۳۵/۴۷ مجمع عمومی سازمان ملل، ۱۹۹۲)، ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک (مصوبه کمیته حقوق کودک سازمان ملل متحد)، ماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد). جمهوری اسلامی ایران همه این اسناد و کنوانسیون ها را امضا کرده است. افزون برآن، اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، سی و پنج سال است توسط تندروهای ملی گرا و اسلام گرا به محاق توقیف افتاده است

دیدگاه تبعیض آمیزجمهوری اسلامی از طریق کتاب های درسی در تمام سطوح، آموزش داده می شود . دراین کتاب هابدون توجه به چند فرهنگی بودن ایران، غیر فارس ها را که عموما درمناطق مرزی ایران ساکن هستند خطری برای تمامیت ارضی ایران معرفی می کنند  وبدینسان حس بدبینی را ازهمان کلاس درس درذهن کودکان می کارندو این گونه آموزش ها با خط کشی بین اقوام ایرانی و آموزش های انحرافی همراه با رشد هرچه بیشتر فقر در مناطق مرزی منجر به رشد رادیکالیسم ملی فارس ها، رادیکالیسم ملی ترک ها، رادیکالیسم ملی کردها و رادیکالیسم ملی عرب ها شده است.

۲ ـ محیط زیست

خشک شدن دریاچه اورمیه

یکی از بزرگترین فجایع محیط زیستی که درآذربایجان درحال وقوع است ، خشک شدن دریاچه اورمیه می باشد آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود قول داد که در اولین فرصت به نجات دریاجه ارومیه خواهند پرداخت ولی متاسفانه . این دریاچه که دومین دریاچه شور دنیا و بزرگترین دریاچه خاورمیانه است و بین آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی واقع شده ، بعلت اینکه جمهوری اسلامی طی بیست سال گذشته ۴۰ سد بزرگ وکوچک بر روی رودخانه های منتهی به دریاچه احداث کرده[۴] امروز ۹۵ درصد دریاچه[۵] خشک شده است . به نقل از خبر آنلین نماینده سازمان ملل در تهران بعد از دیدار از دریاچه،  خشک شدن آن را فاجعه ای برای منطقه دانسته است

بعلت اهمیت ندادن دولت به مساله محیط زیست اغلب کارخانه داران بدون هیچگونه تعهد نسبت به حفظ محیط زیست وتصفیه ضایعات و فیلتر کردن دود کارخانه مواد آلوده کننده محیط زیست رادر طبیعت رها می سازند بعنوان مثال پسابهای (مواد شمیائی ) کارخانه کاوه سودا در مراغه تمام آبهای آشامیدنی در روستاهای اطراف را مسمومم ساخته و گشاورزی منطقه را از بین برده است ضایعات این کارخانه بعد از تخریب زمینهای مسیر خود نهایتا به شوره زار های باقی مانده از دریاچه اورمیه ریخته می شود.

همچنین قابل ذکر است که دریاچه اورمیه تنها دریاچه دنیاست که خرچنگ آبشور بنام « آرتمیا اورمیانا» در آن رشد می کند واگر دریاچه حفظ شده بود با بهره برداری درست می توانست به یکی از پایه های اقتصاد منطقه تبدیل شود .

دولت با نگاه امنیتی به آذربایجان طرفداران محیط زیست را دستگیر وزندانی می کند زندانهای شهر های آذربایجان و تهران پر است از زنان و مردانی که برای دفاع از زبان مادری و فرهنگ ملی ، بخاطر دفاع از محیط زیست و بخاطر اعتراض به تبعیضات گوناگون با اتهامات واهی دستگیر و زندانی شده اند

۳ ـ زنان

جمهوری اسلامی تمامی دستاوردهای یکصدو پنجاه ساله زنان ایران را برای آزادی و برابر حقوقی از بین برده است . پایمال شدن حقوق زنان در جمهوری اسلامی چیزی نیست که از دیده ها پنهان باشد اما تبعیض علیه زنان غیر فارس خیلی بیشتر بوده است و اکنون یک زن آذربایجانی باید همزمان هم برای قوانین قرون وسطائی جمهوری اسلامی ایران و هم برابر حقوقی زنان بامردان و هم برای دفاع از هویت فرهنگی و ملی خود مبارزه کند. یعنی از یک طرف بخاطر هویت جنسی اش با ستم جامعه مردسالاردر خانه ومحل کار وروابط اجتماعی روبرواست و از طرف دیگربخاطر ترک بودن از ستم وتبعیض ملی در رنج است.

 کنترل پلیسی واختناق مذهبی که توسط مامورین جمهوری اسلامی اعمال می گردد درشهرستانها و بویژه درمناطق غیرفارس نشین بسیار شدید تراز فشاری است که مثلا درتهران اعمال می شود تا آنجا که بسیاری ازفعالین فرهنگی ناچار می شوند از زادگاه خود دل بکنند واجبارا تهران نشین بشوند . جمهوری اسلامی نگاه امنیتی به مناطق ملی دارد وهرگونه فعالیت اجتماعی را علیه امنیت نظام ارزیابی می کند وفعالین را دستگیر وزندانی می نماید

.بدینجهت تبعیضاتی که به زنان ترک اعمال می شود چند برابر تبعیضاتی است که زنان فارس تحمل می کنند .

براساس آمارهای موجود[۶] کاهش میزان تحصیلات عالیه در بین زنان آذربایجانی براساس سیاستهای مردسالارانه حاکمیت، و سنتها شرایط تحصیل در دانشگاه ها برای زنان بسیار سخت تر شده است، بنابراین شانس داشتن تحصیلات عالیه برای زنان ترک نسبت به زنان فارس کمتر است.

۴ ـ اقتصاد

بدلیل سیاست های تبعیض آمیز یعنی نبعیض ملی ،اقتصادی ،سیاسی و فرهنگی  حکومت مرکزی،  آذربایجان  به یک منطقه محروم از توسعه و رشد تبدیل شده است. عوامل سیاسی ونگاه امنیتی جمهوری اسلامی  موجب می شود که صنایع مادروسرمایه گذاری های اشتغال زا ازاین منطقه دریغ شود وجوانان و فارغ التحصیلان مجبور می شوند برای پیدا کردن کار مهاجرت بکنند وآذربایجان از نیروهای خلاق خود محروم می شود.

۵ ـ زلزله در آذربایجان

روز یازدهم اوت سال ۲۰۱۲ زلزله ای بقدرت ۴/۶ درجه ریشتر آذربایجان شرقی را لرزاند وتلفات وخسارات زیادی به بار آورد .

وزارت بهداشت تلفات زلزله را ۳۰۶ نفر اعلام کرد اما امدادگران محلی تلفات را بیش  هزار نفر اعلام می کنند . در سه منطقه اهر، ورزقان وهریس ششصد روستا بین ۵۰ تا ۱۰۰ در صد ویران شدند وطبق آمار هلال احمر صد و بیست هزار نفر بی خانمان شده اند .

در زمانی که قربانیان احتیاج به کمک فوری داشتند تلویزیون دولتی برنامه تفریحی پخش می کرد و تنها بعد از ۱۸ ساعت دولت به اطلاع رسانی از فاجعه پرداخت که باعث خشم و اعتراض قربانیان زلزله وهمه مردم شد.

همچنین سپاه پاسداران با دستگیری امدادگران داوطلب که در نبود اقدامات سازمان یافته دولتی به منطقه آمده بودند ، باعث ترس و وحشت اهالی محل و زلزله زدگان شد .

 این رفتار نتیجه نگاه امنیتی مسئولین جمهوری اسلامی به آذربایجان و وحشت آنان از آذربایجانیان در رابطه با یک مساله حقوق بشری است .

یاد آوری می شود که دولت کمک های پیشنهادی سایر کشور ها به زلزله زدگان را رد کرد و با بستن حسابهائی که از طرف افراد خیر[۷] برای امداد باز شده بودند مانع رسیدن خدمات به زلزله زدگان شد و نیز با رفتار خشونت آمیز، پزشکان ،استادان و مدافعان حقوق کودکان را که به روستا های ویران شده  رفته بودند به تبریز پایتخت استان برگرداندند. نیروهای دولتی با استفاده از ماشین های ضد شورش ۳۵ نفر از امدادگران داوطلب را که به منطقه زلزله زده آمده بودند دستگیر کردند که اسامی آنان به پیوست این گزارش است .چند تن از دستگیر شدگان ۲۴ اوت بعد از دو هفته بازداشت آزاد شدند اما بقیه همچنان در بازداشت بسر می برند[۸]. بعضی از این دستگیر شدگان قبلا بخاطر فعالیت های فرهنگی مسالمت آمیزو دفاع از محیط زیست به زندان های طولانی مدت محکوم شده بودند .

طبق اطلاعیه سازمان بهزیستی تعداد زیادی کودک زیر آوار مانده و جان باخته اند و ۲۰۰ کودک نیزدر زلزله اخیر والدین خود را از دست داده اند که ۱۵۰ نفر از آنها یکی از والدین خود و ۵۰ نفر دیگر هردو والدین خود را از دست داه اند . که هنوز وضعیت آنها روشن نشده و پیش اقوام دور و نزدیک زندگی میکنند

۶ ـ تبعیض علیه آذربایجانی ها درمیدانهای ورزشی

یکی از موارد آشکار نقض حقوق بشردرآذربایجان رفتارزشت ، نا شایست و بی اخلاق با آذربایجانی  هاست . درمسابقه بین تیم تراکتورسازی تبریز ومس کرمان درشهر کرمان تماشاگران کرمانی شعار های بسیار زشت و دور از اخلاق  میدداند که این شعار درتمام مدت مسابقه مستقیما ازتلویزیون دولتی ایران پخش می شد . درحال حاضرطرفداران تیم فوتبال تراکتورسازی تبریزکه تیم ملی آذربایجانی ها نام گرفته است دومین گروه پرشماراززندانیان سیاسی آذربایجان هستند . درسال های اخیر بصورت باورنکردنی توهین ، تحقیرورفتارنژاد پرستانه نسبت به  ترکان آذربایجان درمیدانهای ورزشی افزایش یافته است طرفداران تیم فوتبال آذربایجان برای دفاع ازهویت خودشان به این توهینهای نژادپرستانه اعتراض میکنند وبدینجهت بارهاتوسط پلیس ضدشورش باتهام برهم زدن نظم عمومی بصورت دسته جمعی بازداشت شده اند ومدتها درزندان مانده اندازجمله در ۱۵ماه مه ۲۰۱۱ دهها نفرازآنان بخاطر اعتراضشان نسبت به تبعیض اعمال شده دراستادیوم سهند تبریز بازداشت شده اند .

وضعیت روزنامه نگاران و ناشرین

 سعید متین پور روزنامه نگار، فعال حقوق بشر و مدنی آذربایجانی که.از سال ۸۷  در زندان به سر میبرد و به۸ سال زندان محکوم شده است در زندان اوین دچار ناراحتی قلبی شده مسئولین از انتقال سعید متین پور به بیمارستان خودداری کرده اند. وضع جسمانی سعید متین پور همچنان وخیم گزارش شده است..

علی جباری شاعر

 حافظ سردارپور(دبیر انجمن حیدربابا در دانشگاه سنندج)، رامین جباری(روزنامه نگار و سردبیر مجله ی لاچین)، نادر عزیزی(شاعر) و حسن بالایی(فعال سیاسی آذربایجان) و سعید موغانلی و…..

بستن نشریات و محاکمه ناشرین ترک در آذربایجان و شهرهای دیگر بطور مثال انتشارات پینار

گزارشی از اخراج و محرومیت از تحصیل دانشجویان در آذربایجان

پدیده ستاره دار شدن دانشجویان در سال اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد علنی شد و شدت بیشتری به خود گرفت. دانشجوی ستاره دار به دانشجویانی گفته می شوند که در آموزش علمی دوره کارشناسی ارشد و دکترا قبول شده اما به دلایل سیاسی-عقیدتی،مذهبی، مذهبی-فرهنگی یا اجتماعی و قومیتی از تحصیل محروم می شوند. علاوه بر ستاره دار کردن حکومت متدهای دیگری را برای گرفتن حق تحصیل از دانشجویان بکار می گیرد. که نمونه های بارز این روشها تعلیق دانشجویان با احتساب سنوات تا اینکه زمینه را برای اخراج فعالین دانشجویی فراهم نمایند، اخراج دانشجویان زندانی به بهانه نیامدن به دانشگاه توسط کمیته انظباطی و … می باشند. هسته های گزینش دانشگاه، سپاه پاسداران، بسیج دانشجویی و وزارت اطلاعات تصمیم گیرنده نهایی برای پذیرش و یا عدم پذیرش دانشجویان هستند.

فعالین دانشجویی آذربایجان هم مانند سایر فعالین دانشجویی دگراندیش و منتقد در ایران از گزینش تبعیض آمیز دانشجویی وزارت علوم و ارگان های امنیتی حکومت جمهوری اسلامی مصون نمانده و تا حالا دهها نفر از فعالین مدنی آذربایجان به بهانه هایی ستاره دار،  تعلیق سنوات، در نهایت از دانشگاه اخراج و از حق تحصیل محروم شده اند.

دستگیری فعالین مدنی و سیاسی در آذربایجان و نقض حقوق آنها

دستگیری و محاکمه  فعالین مدنی هواداران تراختور و مدیران تراختور

دستگیری فعالین دانشجویی

محاکمه  فعالین مدنی به خاطر شرکت در اعتراضات به وضعیت دریاچه اورمیه در روز ۱۳ فروردین ۱۳۸۹ دریاچه اورمیه

اخراج فعالین مدنی شاغل در پستهای دولتی


ژاله تبریزی – ۱۰/۰۴/۲۰۱۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *