سال هاست که فعالان حقوق بشر خواهان سفر گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد در امورایران، احمد شهید، خانم عاصمه جهانگیر و سپس بعد از وی پروفسور جاوید رحمان به ایران و ملاقات با قربانیان حکومت ایران هستند؛ اما جمهوری اسلامی ایران به گزارشگران ویژه حقوق بشر اجازه رفتن به ایران را نمی دهد.
اما اکنون نه تنها رفتن یک گزارشگر دیگر یعنی خانم «النا دوهان» برای بررسی عواقب تحریم ها بر ایران را پذیرفته است، بلکه نهاد های وابسته به حکومت ایران مدتها بود که تلاش می کردند این گزارشگر به ایران برود و این امر ثابت می کند که هدف جمهوری اسلامی ایران سوء استفاده از گزارشات ایشان برای تبرئه سیاست های غلط خود از جمله در رابطه با نقض همه جانبه حقوق بشر در ایران است.
تحریم ها بر زندگی مردم ایران تاثیر بسیار بدی گذاشته است اما خود جمهوری اسلامی ایران مقصر اصلی تحریم اقتصادی ایران بوده است و هر وقت امکان تغییر سیاست و لغو تحریم ها فراهم شده، سپاه پاسداران و همه کاسبان تحریم کوشیده اند با ایجاد بحران سیاسی و اقدامات تحریک کننده علیه همسایگان مانع انجام توافق سیاسی شوند.
بعنوان نمونه نوشتن «اسرائیل باید نابود شود» به زبان عبری توسط سپاه پاسداران بر بدنه موشک بالستیک برای جلوگیری از عملی شدن توافق اتمی معروف به «برجام»را می توان ذکر کرد.
اقدامات بی ثبات کننده و ضد قوانین بین المللی و عرف دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران، ۴۳ سال است که ایران را با تحریم های اقتصادی و سیاسی مواجه کرده است.
در این مدت نه تنها جمهوری اسلامی ایران هیچ اقدام اساسی و تغییر سیاسی برای لغو تحریم ها انجام نداده بلکه تحریم ها را به بهانه ای برای برآورده نکردن مطالبات اقتصادی مردم تبدیل کرده است و هرگاه مردم به کمبود مایحتاج عمومی و گرانی اعتراض کرده اند، جمهوری اسلامی ایران همه مشکلات اقتصادی را ناشی از تحریم معرفی و مطالبات مردم را سرکوب کرده است.
تحریم ها علیه ایران در سه عرصه متفاوت یعنی؛ نقض حقوق بشر، فعالیت غیر مجاز برای غنی سازی اورانیوم و حمایت از تروریسم وضع شده اند؛ بنابراین سیاست های جمهوری اسلامی ایران قبل از همه زمینه ساز تحریم بوده است، اما تبلیغات جمهوری اسلامی ایران می کوشد ایران را قربانی تحریم های بین المللی معرفی کند، در حالیکه طرفداران جمهوری اسلامی ایران از تحریم برای بقای خود استفاده می کنند.
تحریم ها علیه ایران از زمانی شروع شد که جمهوری اسلامی ایران با زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی و مناسبات دیپلماتیک، سفارت آمریکا در تهران را در سال ۱۹۷۹ اشغال و ۵۴ دیپلمات آمریکائی را بمدت ۴۴۴ روز در اسارت نگه داشت. خمینی این گروگان گیری را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامید.
جمهوری اسلامی ایران تا سال ۲۰۰۳ که تاسیسات مخفیانه غنی سازی اورانیوم در نطنز توسط گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران شناسائی شد و جهانیان به وجود آن پی بردند، فعالیت غیرقانونی برای تولید بمب اتم بدون اطلاع آژانس بین المللی انرژی اتمی داشته است؛ که بعدا اسناد متعدد این فعالیت ها را ثابت کرده اند.
شاخه قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران که در آغاز «واحد حمایت از جنبش های رهائیبخش» نامیده می شد، از ابتدا برای صدور انقلاب اسلامی شیعی بوجود آمد، سپاه قدس کار اصلی خود را با سازماندهی «حزب الله لبنان» شروع کرد و بعدا اقدام به تشکیل سازمان های مشابه مسلح و گروههای تروریستی در سایر کشور های خاورمیانه کرد و امروز اعلام می کند که توسط گروههای نیابتی خود بر پنج پایتخت کشورهای خاورمیانه مسلط شده است.
جمهوری اسلامی ایران برای بی اثر کردن تحریم های بین المللی قشری از حامیان حکومت را پرورده و از این طریق طبقه خاصی را بوجود آورده است که قدرت و ثروت خود را مدیون بقای جمهوری اسلامی ایران و تحریم می داند، چرا که از تحریم ها سود می برد.
این قشر در داخل ایران به «کاسبان تحریم» معروف هستند که ثروت های افسانه ای اندوخته اند و طرفدار حفظ نظام به هر قیمتی حتی قتل عام مردم هستند، چنانکه در قیام مردم در اعتراض به گرانی بنزین درسال ۲۰۱۹ نشان دادند. به گزارش رویترز ۱۵۰۰ نفر معترض در خیابان ها کشته شدند. همین طرفداران جمهوری اسلامی ایران مروج شعارهای تند انقلابی می باشند.
کاسبان تحریم در وحله اول در درون سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران رشد کرده اند و همراه با آنها وابستگانشان در «نهاد های انقلابی» متمرکز هستند که بوسیله فرماندهان سابق سپاه پاسداران اداره می شوند.
از نظر اقتصاد دانان داخل کشور، این مجموعه ها ۶۰ درصد اقتصاد ایران را در کنترل خود دارند، خود سرانه عمل می کنند و هیچ گونه مالیات پرداخت نمی کنند. سپاه پاسداران از طریق قاچاق و کارتل های عظیمی که نهادهای انقلابی نامیده می شوند، تمام قدرت اقتصادی، سیاسی و امنیتی ایران را در اختیار خود گرفته است.
کارتل ها وابسته به بیت رهبری هستند و زیر نظر علی خامنه ای قرار دارند. احمدی نژاد سپاه پاسداران را «برادران قاچاقچی» و حسن روحانی، سپاه پاسداران را «دولت با تفنگ » می نامیدند.
نابسامانی و فروپاشی اقتصاد ایران که رهبران جمهوری اسلامی ایران می کوشند، وضعیت فعلی آن را ناشی از تحریم های خارجی قلمداد کنند، قبل از همه ناشی از فساد ساختاری حاکمیت، ناکارآمدی دولت ایدئولوژیک و اولویت دادن سیاست براقتصاد در جمهوری اسلامی ایران است.
جمهوری اسلامی ایران ۸۵ میلیون جمعیت را به دو بخش اقلیت «خودی» و اکثریت «غیرخودی» تقسیم کرده است. خودی ها دارای همه حقوق و معاف از هرگونه مجازات هستند در عوض غیر خودی ها محروم از حقوق شهروندی و حقوق مندرج در قانون اساسی می باشند و به اشکال مختلف بعنوان مخالف نظام سرکوب می شوند.
در جمهوری اسلامی ایران اقتصاد گروگان سیاست و خود سیاست نیز مبتنی بر ایدئولوژی دینی است. جمهوری اسلامی ایران از روز به قدرت رسیدن خود بحران آفرین و مداخله جو بوده و اصلا عواقب این سیاست بحران آفرین بر اقتصاد ایران را در نظر نمی گیرد، زیرا در بیش از چهار دهه گذشته ثابت شده است که منافع ملی برای جمهوری اسلامی ایران در اولویت نبوده و اولویت جمهوری اسلامی ایران همواره «منافع نظام» بوده است که آنهم گسترش اسلام شیعی می باشد و به نقل از خمینی حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران را «اوجب واجبات» می دانند.
سیاست های ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران تنها اقتصاد ایران را متلاشی نکرده، بلکه با بهره برداری لجام گسیخته و بدون کارشناسی، طبیعت و محیط زیست ایران را هم از بین برده است؛ بطوری که به گفته عیسی کلانتری معاون رئیس جمهور سابق و سرپرست سابق سازمان محیط زیست، در سی سال آینده سه چهارم ایران غیر قابل زیست خواهد شد.
خشکاندن دریاچه اورمیه؛ دومین دریاچه شور دنیا در آزربایجان که منجر به بوجود آمدن طوفان های نمک شده است، نمونه ای از سیاست های ویرانگرانه جمهوری اسلامی ایران می باشد که هیچ ربطی به تحریم های خارجی ندارد.
در بعضی موارد جمهوری اسلامی ایران خود تحریمی کرده است؛ مثلا در بحران کووید ۱۹ واکسن تحریم نشده بود، اما علی خامنه ای دستور اکید داد که واکسن انگلیسی و آمریکائی مطلقا وارد نشود و این امر منجر به مرگ هزاران هزار انسان بی گناه کردید.
موثر ترین تحریم، تحریم نفتی ایران بوده، اما مردم ایران شاهد بودند که قبل از تحریم نفتی در هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد ۸۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی ایران بوده است، اما این پول صرف سرمایه گذاری در زیر ساخت ها و بهبود معیشت مردم نشد و همه این در آمد ها صرف سیاست توسعه طلبی جمهوری اسلامی ایران و حمایت از گروههای نیابتی گردید و یا در دالان های تو در توی فساد مسئولین از بین رفت.
مقدار اندکی ازآن در آمد نفتی هم تنها در مرکز کشورسرمایه گذاری شد و مناطق پیرامونی که اتنیکها ها در آنجا ها ساکن هستند، هیچگونه سرمایه گذاری را ندیدند. بقیه در آمدهای نفتی و حتی در آمدهای میلیاردی معادن مس و طلای آزربایجان هم به جیب غارتگران ثروت های ملی و دارندگان رانت حکومتی رفته و می رود.
جمهوری اسلامی ایران بزرگترین نقض کننده حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق کودکان، حقوق دگرباشان، حقوق ملل غیر فارس و ادیان بوده و هست، خانم النا دوهان اگر به نقض حقوق بشر تمرکز نداشته باشد راه را برای بهره برداری جمهوری اسلامی ایران از گزارشات او باز خواهد گذاشت.
تحریم های حقوق بشری بعد از اعدام هزاران زندانی سیاسی در سال ۱۹۸۸ شروع شد و با گسترش شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی ایران تداوم یافت که همچنان ادامه دارد.
جمعیت حقوق بشر آذربایجان «ارک» معتقد است که ضروری است خانم النا دوهان تحقیق در مورد نقض گسترده حقوق بشر و از آنجمله نقض حقوق اقلیت های ملی در ایران را که ۷۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند، شرط تحقیق در مورد آثار تحریم ها قرار بدهد وگرنه به جمهوری اسلامی ایران فرصت خواهد داد که ازگ زارشات ایشان بنفع خود استفاده تبلیغاتی کند.
سوء استفاده از گزارشگران خارجی توسط مقامات جمهوری اسلامی ایران بارها اتفاق افتاده؛ از جمله در مسافرت خانم فدریکو موگرینی؛ مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران، شاهد سلفی گرفتن های تبلیغاتی مسئولین با ایشان بوده ایم.
مدیر جمعیت حقوق بشر آزربایجان « ارک»
ژاله تبریزی
۲۲ آوریل ۲۰۲