چهارشنبه , ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

حق داشتن یک محیط ایمن پاک، سالم و پایدار

گزارش جمعیت حقوق بشر آزربایجان ـ ارک  به ۴۹ مین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل

توضیح: این گزارش به ۴۹ مین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل که از ۲۸ فوریه ۲۰۲۲ (۲ اسفند۱۴۰۰) الی ۱آپریل ۲۰۲۲ (۱۲ فروردین ۱۴۰۰۱) ادامه خواهد داشت فرستاده شد.

موضوع گزارش: حق داشتن یک محیط ایمن پاک، سالم و پایدار -A/HRC/49/53 مرتبط با بند ۴: گزارش به شورای حقوق بشر سازمان ملل ، توسط گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد ایران

این گزارش توسط جمعیت ارک برای دفاع از حقوق بشر آذربایجانی های ایران (ArcDH) به چهل و نهمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد (HRC) در مورد مسائل عدیده زیست محیطی در استان‌های آذربایجان در ایران تهیه شده است. این گزارش، شواهدی ارائه می کند که بیانگر نقض حقوق بشر آذربایجانی ها در ایران در رابطه با برخورداری از یک محیط امن، پاک، سالم و پایدار می‌باشد. این امر در مورد وضعیت سایر ملل اقلیت در ایران نیز صادق است.

انگیزه‌های بین المللی که توسط سازمان ملل متحد ترویج می‌شوند

انگیزه گزارش ArcDH حق بشر برای داشتن محیطی امن، پاک، سالم و پایدار است که در قطعنامه A/48/13 (2021) و ۱۷ هدف توسعه پایدار سازمان ملل متحد (SDGs) مورد اشاره قرار گرفته است. این گزارش به دنبال نقد قوانین مربوطه و سهل‌انگاری‌های مقامات ایرانی، از طریق بررسی چند مورد در خصوص محیط زیست، است.

  1. تولید برق با سوزاندن نفت خام

طرح مساله: آلودگی هوای تبریز از آبانماه ۱۴۰۰ را در نظر بگیرید. هر از چند روزی، جمعیت تبریز شرایط ناامن هوا برای تنفس را تجربه می‌کردند. فصل سرما تا حد زیادی برای گروه‌های آسیب‌پذیر ناامن بود و این موضوع همچنان سرفصل رسانه‌های اجتماعی آذربایجان بود.

مقامات مربوطه هیچ اقدام موثری برای کاهش این مشکل انجام ندادند، جز اینکه نیروگاه‌ دولتی تبریز را مقصر دانستند و تهدید به تعطیلی آن نمودند ولی در عمل در عرض چند ماه، چندین بار مدارس را تعطیل کردند. این وضعیت در سال‌های اخیر در تبریز حالت بحرانی به خود گرفته است تا جایی که هوا در زمستان ۱۳۹۹ و زمستان ۱۴۰۰ برای همه سنین ناامن اعلام شد و مه دود همچنان در آسمان شهر تبریز باقی ماند. بنا به گزارش‌ها، یکی از مشعل های نیروگاه حرارتی تبریز در تاریخ ۱۳ بهمن ۱۴۰۰ طعمه حریق شد، لکن این اتفاق فارغ از دلیلی که منجر به وقوع آن شده‌بود ، تسکین بزرگی برای کل جمعیت بود. این در حالی است که تبریز، در طول تاریخ، به دلیل آب و هوای سالم و دلپذیرش که ناشی از وزش نسیم های کوهستانی اش بود شهرت داشت. نسیم‌هایی که دیگر برای پاکسازی آلودگی هوای ناشی از سوء تدبیر مقامات بی‌تدبیر ایرانی کفایت نمی‌کند.

مسائل زیربنایی: جز چند اقدام کم‌اهمیت شعارگونه، هیچ رویکرد مؤثری در خصوص بهره‌مندی از انرژی های پاک در ایران در دستور کار مقامات ایرانی نیست. به موجب قانون هوای پاک ایران (۲۰۱۷)، مشعل‌های نفت خام نیروگاه‌های حرارتی دولتی به نیروگاه‌های حرارتی گازسوز برای کاهش گازهای گلخانه‌ای تبدیل شده‌اند. اما گاردین در ژانویه ۲۰۲۱ گزارش نمود که «آلودگی هوا در ۱۱ شهر ایران از جمله تهران، اصفهان، اهواز، زنجان، کرج، مشهد، تبریز، ارومیه، اراک، قزوین و قم وضعیت بحرانی به خود گرفته است». به نظر می‌رسد برنامه جایگزین سازی سوخت گاز به جای نفت خام، به جز در تبریز، بناب و چند نقطه دیگر کشور که در معرض تبعیض قرار دارند، عملیاتی شده‌است. اطلاعات متناقض در مورد تبریز به شرح زیر است:

• نیروگاه‌های دولتی نتوانسته‌اند مشعل‌های خود را تعویض کنند (بدون ذکر ایراد در تخصیص بودجه که ناشی از وجود تبعیض است، فقط مدیران محلی مقصر جلوه داده می‌شوند)، یا

• کمبود گاز وجود دارد و شهرهایی که مورد تبعیض قرار گرفته‌اند و یا مناطق دور افتاده کشور سهم عادلانه خود را دریافت نمی کنند.

با وجود برنامه‌ای برای تغییر نوع سوخت نیروگاه‌های حرارتی، این برنامه در مورد نیروگاه‌های تبریز هنوز عملی نشده است. دلیل این امر هم کوتاهی دولت در اختصاص بودجه مناسب برای کارخانه‌هایی است که در مناطق تحت تبعیض قرار گرفته‌اند. این رویدادها حاکی از آن است که آلودگی هوای شهرهای آذربایجان به میزان بسیار زیادی ناشی از منابع ثابت، نیروگاه‌های حرارتی، است، هرچند منابع متحرک (خودرو و ترابری) نیز حداقل در تبریز نقش خود را ایفا می کنند. نمایندگان آذربایجانی مجلس ایران در مورد این موضوع علیه مقامات ایرانی صحبت کردند و این رویداد را تبعیض آمیز خواندند. یکی دیگر از جنبه‌های تبعیض این است که آماری در این زمینه وجود ندارد و فعالانی که اقدام به گردآوری آمار نمایند در خطر آزار و اذیت قرار دارند. در نهایت، بعد پنهان دیگر این ماجرا آن است که تولید برق اولویت بالایی به مزارع بیت کوین می دهد که بنا بر گزارش ها توسط سرمایه گذاران خارجی نگهداری می شود. به دلیل فقدان داده های مستقیم، این مساله در حکم یک داستان واقعی اما ناگفته باقی مانده است.

دیدگاه انتقادی: ماده ۱۳ قانون هوای پاک ایران (۱۳۹۵) مقرر می دارد که پس از گذشت یک سال از تصویب این قانون، کلیه مصرف کنندگان سوخت (دولتی یا خصوصی) باید از سوخت های استاندارد استفاده کنند و در صورت کمبود آنها، حد مجاز مصرف آنها نباید فراتر از حد سلامت انسان‌ها باشد. بنابراین، آذربایجانی‌ها در ایران مورد تبعیض قرار می‌گیرند که سوزاندن مداوم نفت خام گواه آن است. این فقط در حکم نوک کوه یخی است که نشان می‌دهد مقامات ایرانی در خصوص ملت آذربایجانی در ایران، حتی قوانین خود را نیز زیر پا گذاشته اند.

  • وضعیت معادن در استان‌های آذربایجان

عمده فعالیت های معدنی در استان‌های آذربایجان: صنعت معدن ایران، به طور عمده، در استان‌های آذربایجانی ایران (از استان‌های همدان، قزوین، زنجان، اردبیل، آذربایجان شرقی و غربی) متمرکز شده است و اکنون پیمانکاران خارجی در استان‌های آذربایجان در حال حفاری چاه‌های اکتشافی هستند تا در قبال جذب ارز قوی برای ایران منابع آذربایجان غارت شوند. معادن عمده آذربایجان که شدیداً تحت بهره برداری قرار دارند، عبارتند از: معادن ورزقان در قره داغ، معادن زرشوران در تیکانتپه (تکاب)، معادن انگوران در میینشان (ماهنشان) و ۲۸۰ معدن عملیاتی در استان همدان که مجموعه ای از لینک ها را در زیر مشاهده می‌کنید.[۱] این معادن شامل طلا، نقره، مس، آلومینیوم، مولیبدن، سرب، قلع، روی، و غیره می‌باشند.

وضعیت در ایران: ایران به موجب قانون جذب  و حمایت از سرمایه گذاری خارجی (FIPPA) سرمایه گذاران خصوصی را جذب می کند. این قانون به معدنکاران خارجی، دولتی و خصوصی اطمینان می دهد، اما مقامات ایرانی را قادر می سازد تا ارزهای قوی خود را بدون توجه به تأثیراتشان حفظ کنند. وزارت صنعت، معدن و تجارت ایران به تنهایی مسئولیت صنعت معدن را بر عهده دارد. قانون معادن ایران ۱۳۹۲، بدون هیچ مقررات بازدارنده مؤثری، مجوز یک سیستم استثماری ظالمانه را فراهم می‌نماید.

تأثیرات بر استان‌های آذربایجان: پیامدها عبارتند از: تخریب محیط زیست طبیعی، آلودگی های بی حد و حصر، غارت ثروت های طبیعی بدون اینکه چیزی عاید آذربایجانی‌ها شود، کوچ اجباری ساکنان محلی، اخلال در آرامش ساکنان محلی توسط کامیون‌هایی که سنگ معدن خام را به صنایع تبدیلی خارج از آذربایجان منتقل می کنند و همچنین تضعیف جایگاه مدیریت بومی و پیمانکاران محلی با استقرار افراد غیر بومی.

  • قطع مرموز و آزادانه درختان – حمله به ریه زیست محیطی

در پاییز ۱۳۹۷ تقریباً در همه شهرها شاهد هجوم جدیدی به درختان و جنگل‌های آذربایجان بودیم، اما در منطقه قره داغ (ارسباران) آذربایجان شرقی وضعیت بسیار دردناک بود. شب‌ها متجاوزان از ناکجاآباد ظاهر شدند، درختان را قطع کردند، جنگل‌ها را برهنه کردند و با کامیون‌ها در بزرگراه‌ها حمل کردند. با وجود شکل‌گیری کمپین گسترده در رسانه‌های اجتماعی، هیچ کس تحت تعقیب قرار نگرفت. عجیب اینجاست که برخی از نمایندگان مجلس این موضوع را در مجلس مطرح کردند اما پاسخی دریافت نکردند (بنگرید به: https://www.isna.ir/news/97100703525/). طنز ماجرا اینجاست که جنگل‌های مزبور تحت نظارت «تبدیل جهان ما» در یونسکو ثبت شده‌اند: دستور کار ۲۰۳۰. قانون حفاظت و بهره برداری از جنگل ها و مراتع (۱۳۴۸) بیان می کند که قطع درختان فقط در موارد خاص و با مجوز سازمان جنگلبانی امکان پذیر است. با این حال، جنگل های استان‌های آذربایجان مورد حمله وحشیانه قرار گرفتند که به موارد زیر نسبت داده می شود:

الف) صنایع کاغذسازی در استان گیلان درختان خود را آیش گذاشتند اما درختان استان‌های آذربایجان را قطع کردند (https://www.isna.ir/news/97100804314  –اطلاعات نادرست در این لینک در مورد مجوز قطع درختان منتشر شده‌است).

ب) مقامات ایرانی در حال آماده‌سازی زمین‌های جنگلی برای استخراج معادن هستند، یک ترفند آشنا.

  • علی‌رغم وجود مسیرهای جایگزین‌ ممکن، بنیاد خاتم الانبیا پس از قطع گسترده درختان، خط لوله گاز به ارمنستان را از داخل این جنگل‌های ارزشمند عبور داد.
  • دریاچه ارومیه

تلاش برای احیای دریاچه ارومیه یکی از اصول بنیادین ArcDH است. این دریاچه به خاطر سیاست‌های دولت ایران از دهه ۱۹۹۰ با تأسیس بیش از ۴۰ سد در این حوضه آبریز محدود و کوچک در معرض خشکاندن عمدی قرار گرفت. به این ترتیب، ما بر این باوریم که حوضه مزبور دارای بیشترین تعداد سد در کیلومتر مربع در جهان است و از منظر قطع عمدی جریان‌های جبرانی به دریاچه یک استثناء در جهان محسوب می‌شود! به این ترتیب، دریاچه محکوم به فنا است. این به معنای یک لایه نمک با عمق یک متر است که حدود ۵۰۰۰ کیلومتر مربع را در مرکز استان های آذربایجان پوشش می دهد. در حال حاضر، مردم با طوفان نمک مواجه هستند و بیش از ۱۰ میلیون جمعیت در معرض خطر انواع بیماری‌ها و عوارض ناشناخته می‌باشند. تعداد افرادی که مجبور به ترک دیار شده‌اند هنوز نامشخص است. وقوع بارندگی‌های گسترده در زمستان‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۹۶، به وضوح نشان داد که دریاچه نسبت به افزایش جریان ورودی واکنش نشان می‌دهد و بنابراین یک استراتژی خوب می‌تواند منجری به احیای دریاچه شود.

جمع‌بندی اظهارات:

این گزارش شواهدی ارائه می‌دهد که بیانگر عدم عمل مقامات ایرانی به تعهدات خود در قبال ملت‌های اقلیت در ایران می‌باشد. قوانین ایران سست است. اجرای قانون نادیده گرفته می‌شود و علیه ملت‌های اقلیت تبعیض گسترده‌ای وجود دارد. حق آنها برای برخورداری از محیطی امن، پاک، سالم و پایدار (قطعنامه ۴۸/۱۳ سازمان ملل) نقض شده است.

ما توصیه می‌کنیم که تأثیرات حکمرانی جانبدارانه ایران بر محیط زیست ملل اقلیت، از سوی گزارشگر ویژه ایران به عنوان یک آیتم دائمی مورد نظارت قرار گیرد.


[۱] Verziqan mines: to exemplify uncritical views (allow misinformation), see: https://llk.dk/vo07j6 and https://iranwire.com/fa/features/40791; for exemplifying pollutions see: https://iranwire.com/fa/news/east-azerbaijan/42371 and http://avayehvarzeghan.ir/?p=51165; for exemplifying protests see: https://llk.dk/x3i4nw.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *